“سَبِّحُوا بُکرَةً وَ عَشِیّاً”
(پاک کنید هر صبح و هر شام)!
– ذهن اگر خواهان حقیقتی ناب است، باید “بکر” باشد. باید باکرهگیاش را پاس بدارد.
یک سالک باکرهگی ذهناش را هر روزه تجدید می کند. این شرط اساسی سلوک است.
در کیمیاگری باطنی، ذهنی که باکره نیست، فرزند حقیقت از آن زاده نمی شود. اصطلاح باکرهگی برای تولد نیک دوباره، اشاره به یک اصل دیرینه باطنی است.
امروزه ذهنهای آدمیان همه دستخورده و آلوده است. آلوده به افکار و اوهام و عقایدی است که شب و روز از هر سو بر آنها القا می شود. و ذهن شرطی شدهای که پر از زبالههای رنگارنگ است، نمی تواند حامله حقیقت شود.
حقیقت، ذهن پاک میخواهد. یک ذهن بکر.
“سَبِّحُوا بُکرَةً وَ عَشِیّاً”(پاک کنید هر صبح و هر شام)! این راز فرزندخواهی زکریاست! فرزندی که از جنس حقیقت حیات است! “سَبِّحُوا” اشاره به شماست! خدا که پاک هست! این تویی که باید وجودت را پاک کنی. این تویی که باید با پاکی “او”، هماهنگ شوی. اتفاقاً واژهٔ “بُکرَةً” نیز خود ریشه در مفهوم بکر بودن و ناآلودگی دارد.
تو هر روزه دستکم دو بار، آن هم هر صبح و هر شام، باید دستاندر کار دور ریختن زبالههای ذهنیات شوی. باید ذهنت را خالی از غیر کنی. بکارت ذهن اینگونه هر روز تجدید می شود. اینگونه نو می شود. ذهن تو اینگونه هر روزه باکره می گردد. “فَجَعَلناهُنَّ اَبکاراً” (ما آنها را بکر قرار دادهایم)!
این بکر بودن از منظر الهی اصل مهمی است. و اِلّا در چندین جای قرآن بدان اشاره نمی نمود. اصلاً دریافت رزق حقیقی در همین “بُکرَةً و عَشِیّاً” نهفته است؛ “وَ لَهُم رِزقُهُم فِیها بُکرَةً وَ عَشِیّاً”!
ای دوست، ذهن پاک و بکر، بهترین زهدان برای دریافت و پرورش بذر حقیقت است. آن مناسبترین و بهترین زمین کشت است. بذر حقیقت در این کیفیت به ثمر می نشیند.
پس ، ذهنت را هر روزه پاک کن، باکرهگی ذهنت را از این روزگاران پر از نیرنگ و فریب، بازپس گیر. دست از باورهای سخیف و آرمانهای تاریک بردار، زمین ذهنت را هر صبح و شام پاک و خالی کن، تا خداوند سبحان، بذر حقیقت وجودیات را به بهترین وجه به ظهور رساند.