خلیفه ی خدا “عقل” است. نور خِرَد است. عقل است که شایستگی جانشینی خدا بر زمین را دارد. این عقل است که بهترین است؛ “وَ عِزَّتی و جَلالِی ما خَلَقتُ خَلقَاً اَحسَنَ منکَ” (به عزّت و جلالم سوگند که هیچ مخلوقی بهتر از تو نیافریدم). عقل را دریاب که: “حجت میان بندگان و خدا، عقل است؛ “الحُجَّةُ فِیما بَینَ العِبادِ و بَینَ اللهِ العَقلُ”. عقل است که راهنمای مؤمن است؛ “العَقلُ دَلِیلُ المُؤمِن”. این عقل است که اگر کسی از آن برخوردار شود، دین دارد؛ “مَن کانَ عاقِلاً کانَ لَهُ دِینَُ”. مراد از آدم اول(ع)، تجلّی عقل است. برای همین است که از تمامی اسماء، یعنی از تمامی کلیدهای فهم هستی با خبر است. این عقل، عقل بشری محدود و ناقصی که به آن عقل معاش گفته می شود، نیست. نور خِرَد الهی است. روح اعظم است. عقل اول است. این اوست که خلیفه ی به حق خداست. انسان جاهلی که از لحظه ی بعدش بی خبر است کجا می تواند خلیفه خدا باشد؟ خودت را به نور خِرَد الهی برسان. هر سالکی سلوک می کند تا خود را به شعاعی از این نور همیشه زنده وصل کند. زیرا رستگاری با این عقل است که محقق می شود.